«تاریخ زنان را خود آنها میسازند اما نه به گونهای که آن را میخواهند، چرا که خودشان انتخابگر موقعیتها نبودهاند و همواره در شرایطی ناخواسته قرار گرفتهاند که در طول تاریخ بر آنها تحمیل شده است.»۱
مطالبهگری چیست؟
مطالبهگری نوعی «کنش پیوسته» است. یعنی مردم در موقعیتی قرار میگیرند و بعد تحلیل میکنند؛ به اصطلاح یک احتساب عملگرایانه اتفاق میافتد. یعنی عناصر یک موقعیت را مردم سبک سنگین میکنند و در ترازو میگذارند. آن چیزی که دادهاند و آن چیزی که ستاندهاند را بررسی میکنند تا ببینند کدام حقوقشان عقب مانده است.
این مفهوم را میتوان از مناظر مختلفی همچون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی بازتعریف کرد. مطالبهگری اجتماعی به معنای رویارویی با نظام اجتماعی نیست بلکه این مفهوم در ذیل حقوق شهروندی تعریف میشود. بدیهی است که نخستین گام برای مطالبات اجتماعی، فراهم کردن زمینهای است که شهروندان امکان گفتوگوی سازنده داشته باشند و از سوی دیگر بتوانند روحیه پرسشگری و تفکر انتقادیشان را در عرصههای عمومی بازگو کنند.
اولین صدای مطالبهگری زنان در تونل تاریخ
«اگر حق فرستادن زنان بر بالای چوبه دار وجود دارد، پس زنان باید حق بالا رفتن بر کرسی خطابه را هم داشته باشند، مشروط بر آنکه نظم قانونی را مختل نکنند. اگر زنان در همه وظایف و تعهدات سنگین سهیماند، باید در بدست آوردن تمام موقعیتها، مناصب و شغلها و افتخارات هم به همان اندازه شریک باشند.»
سطور بالا از اعلامیه حقوق زنان بود که المپ دوگوژ در انقلاب فرانسه ۱۷۸۹ نگاشته بود. او در ادامه زنان را به مسلح شدن به سلاح علم و خرد دعوت میکند تا بتوانند صدای مطالبات خود را با اعتماد به نفس و محقانه بالا ببرند.
اگر نام نویسنده عبارات بالا و تاریخ نگارش آنها را ندانیم، شاید متوجه سه قرن قدمت این بیانیه نگردیم. افسوس آنکه موقعیت زنان بخصوص در جهان سوم با گذر ایام چندان پیشرفتی نداشته است. زنان برای دستیابی به همین حقوق اندک و اولیه در سراسر جهان همچنان در حال مبارزه و تکاپو هستند.
طنز تلخ روزگار اینکه که خانم دوگوژ به جرم خیانت به انقلاب به تیغ گیوتین سپرده شد. ولی سخنانش هماره بر بلندای کاخ ورسای طنینانداز است. برابری و مساوات در حقوق اجتماعی و جایگاه یکسان در تمامی جنبهها خواسته ایست که انسانهای آزاده چه مرد و چه زن دارا میباشند. نباید از نظر دور داشت که همه اعضای جامعه بایستی بر حسب شایستهسالاری سنجش گردند و نه با پیش فرض جنستیشان.
نقش زنان در جنگها و انقلابها
در اعصار گذشته این دعوی به اشکال متنوع مطرح گردیده است. گاه در بزنگاههای تاریخ همچون جنگها و انقلابها نقش جنسیتی زنان کمرنگ شده است و با توجه به نیاز مبرم جامعه به درگیری تمامی اقشار به مسئلهای اجتماعی، جنسیت به کناری زده شده است، اما دریغ که این روزها در تقویم انگشتشمار هستند.

جنگ ۸ ساله ایران و عراق
این جنگ هر چند به روایت تصاویر و فیلمها، چهرهای کاملا مردانه داشت، اما غیاب زنان به این معنی نیست که آنان در این میان فعالان جنگ، آسیبدیدگان و قربانیان نبودهاند، چرا که لااقل در شهرهای مرزی درگیر جنگ، زنان زیادی میزیستند که اگر خودشان به جبهه نرفته بودند، جبهه به خانهشان آمده بود. در این موسم زنان ایرانی دوشادوش مردان در جبههها حماسه آفریدند. گر چه در خط مقدم تعدادشان اندک بود، اما در پشت میادین نبرد نقشی پر رنگ در امدادرسانی به رزمندگان، پرستاری و تهیه ملزومات را بر عهده داشتهاند.
تمامی کسانی که خاطراتی از جنگ دارند کمابیش به رسالت بانوان معترف هستند. کودکی من هم در این دوران سپری شده است. هر چند تصاویری محوی از آن زمان دارم. چون در تهران زندگی میکردیم و از مناطق جنگی فرسنگها به دور بودیم، بسیاری از خاطراتم به واسطه تماشا از قاب تلویزیون یا شنیدن صدای رزمندگان از رادیو بوده است.
خاطره من از جنگ ایران و عراق
بعد از گذشت سالهای دراز، در هر مناسبتی فیلم، عکس یا دست نوشتهای مربوط به آن روزها را میبینم ناخودآگاه مارش نظامی در گوشم طنین میاندازد و بعد تصاویری محو از لبخندزدن جنگاوران با لباسهای نظامی و سر و رویی خاکی پیش چشمم رژه میرود که در خاکریزها با نشان دادن علامت پیروزی در مقابل دوربین رخنمایی میکنند. در آن سوی ماجرا زنان چادری با به دندان گرفتن گوشه چادرشان در حالی که مشغول تهیه آذوقه برای جبههها بودند، در ذهنم تداعی میشود.
اگر چه حضور فعال زنان در مبارزات و جنگها بینش و تفاوتهاهای جنسیتی را کاهش میدهد، اما این تصویری موقتی از آزادی و برابری را برای زنان به ارمغان آورده بود که تنها مختص به آن دوران بودهاست و نقشی پایداری برای آنان به همراه نداشت. پس از تغییر شرایط و بازگشت جامعه به روزهای صلح و ثبات، باز همان کلیشههای جنسیتی معمول حکم فرما میشوند.
بطور مثال در فیلمهای که با اقتباس از همان دوران ساخته شده است، چقدر ما شاهد نقشآفرینی زنان به عنوان یکی از عناصر کلیدی بودهایم؟ مگر غیراز این بوده است که زنان در همان وظایف کلیشهای به نمایش درآمدهاند. زن خانهداری که دائم نگران همسر رزمندهاش است و چشم به راهش تا کی از ماموریت بازگردد. کودکان هم دائما سراغ پدر را میگیرند، و بیتابی میکنند. بعد از مدتها دوری، مرد برای مرخصی به خانه میآید. با همان گفتگوی تکراری و نخنما زن را از بند آشوبهای ذهنیاش رها میسازد. و در همان حال توصیه به صبر میکند.
یا مادری که چشم انتظار پسرش است و هر روز بر سر سجاده دعا میکند و به مرور خاطراتش میپردازد.

حقیقتا چند درصد از اینگونه فیلمها به چیزی فراتر از آنچه اشاره گردید، میپردازند؟
دگردیسی ماموریت مردان از الگوی نانآور خانواده به رزمنده برایشان امتیازات گوناگون همراه با احترام به ارمغان میآورد و در چشم افکار عمومی قهرمان ملی نگریسته میشوند. در حالی که از خودگذشتی زنان اگر همکفو با مردان نباشد چیزی کمتر از رشادتهای آنان ندارد. چرا که زنان در آن مقطع علاوه بر نقشهای زن فدارکار و مادر دلسوز که جامعه مردسالار برایش تعریف نموده است باید به ایفای مسئولیتهای دیگری نیز بپردازد. به عنوان نمونه به دلیل مشکلات معیشتی ناشی از جنگ، زنان ملزم به تامین معاش خانواده در غیاب همسرش نیز واداشته شده است.
در روزگار صلح کنونی آب رفته به جوی بازگشته است! مردان به خانه و محل کار خویش رجعت نمودهاند. دیگر نیازی به کار زن در بیرون از خانه نیست. و چون قبل از جنگ زنان نیروی ذخیره محسوب میشوند. برخلاف بحرانها دیگر همسنگ مردان نیستند. آیا زمان آن فرا نرسیده است که به بانوان نیز همچون نیروی اصلی و کارآمد اجتماع برخورد شود و از تمامی توانشان بهرهبرداری گردد
براساس آمار بنیاد شهید تعداد زنان کشته شده در جنگ ایران و عراق ۶ هزار و ۴۲۸ نفر است. ۵۰۰ نفر از این زنان در جبهه جنگیدهاند.
نقشهای متفاوت زنان در جنگ ایران و عراق از زبان استاد تاریخ در آمریکا
نقشهایی که متئو محمد فرزانه استاد تاریخ در آمریکا در کتابی به نام «زنان ایرانی و جنسیت در جنگ ایران و عراق» به زبان انگلیسی منتشر کرده است:
- عکاس جنگ
- راننده رزمی، هم برای رزمندهها و هم برای هلالاحمر
- رزمنده، جنگاور
- فرمانده بسیج خواهران
- مربی، کسانی که یاد میدادند رزمندگان چگونه با مهمات کار کنند و چگونه در حملههای شیمیایی از خودشان دفاع کنند
- تبلیغاتچی
- پزشک،
- جراح
- پرستار
- خلبان، یک زن پروازهای اطلاعاتی و تجسسی اجام میداده است
- مامور اطلاعاتی و ضداطلاعاتی
- مامور کفن و دفن
او در ادامه میگوید: «شما در همان آن میبینید وقتی که جنگ میشود همان زنی که باید در اندرونی باشد دقیقا دولت از طرف مردم از طرف خود زنها یک جسم بیرونی میشود. حالا کسی است که تفنگ دست میگیرد….
مخصوصا وقتی راجع به جنگ نوشته میشود، مردها تاریخ جنگ را مینویسند و معمولا زن برایشان یک چیز حل شده است. زن تو خانه است، داره از بچه نگهداری میکنه و به قول معروف اون پایگاه خانه را ازش محافظت میکنه که آقا از جنگ برگرده.»
سهم زنان در فضای عمومی جامعه
هیچگاه تصویر زنانی که در جنگ کشته شدهاند روی در و دیوار شهرهایمان دیده نشده است. سهم زنان از کوچهها و خیابانهایی که معمولا نام «شهید» میگیرند هم ناچیز است.
روایت مینو بدیعی، روزنامهنگاری زمان جنگ
مینو بدیعی، که سالهای جنگ برای تهیه گزارش به مناطق جنگی رفته بود، با موانع زیادی از طرف مردان روبهرو بوده است.
او میگوید: «شورای سردبیری روزنامه کیهان حدود ۷_۸ ماه با سازمان تبلیغات جنگ مذاکره کرد تا توانست چند خبرنگار زن به مناطق جنگی بفرستد. ما یک گروه سه نفری خانم بودیم. گفتند چون به پشت جبهه میروید، یک آقا باید همراهیتان کند. ما رفتیم و بالاخره وادارشان کردیم قبول کنند که نیازی به آنها نداریم. به همکار آقا اجازه ندادیم در کار ما دخالت کند. من فکر میکنم در سفری که رفتیم به رغم همه محدودیتها سد را شکستیم. زنها را به نظر من حذف کردند و اگر قرار است تاریخ جنگ نوشته شود باید به نقش و جایگاه زنان هم اشاره شود.»
نتیجهگیری
در روایتهای دفاع مقدس زنان اغلب در نقش پرستار و حامی پشت جبهه به تصویر کشیده شدهاند و ردپایی از آنان در خط مقدم جبهه وجود ندارد. در حالی که با شواهدی متقن میدانیم که زنان هم در جنگ حضور فعال داشتهاند و اسلحه به دست گرفتهاند.
محذوف کردن زنان نه تنها از سوی تاریخ رسمی کشور ما حتی از سوی دشمنان نیز به چشم میخورد. دشمنی که ننگ دارد سربازانش به دست زنان از پا درآمدهاند.
در انتها باید این نکته را مد نظر قرار داد که برای رسیدن به صلح جهانی باید به برابری جنسیتی به عنوان یک اقتضا توجه کرد.
برابری جنسیتی نه تنها یک حقوق اساسی بشر است بلکه یک پایه و اساس لازم برای جهانی صلحآمیز، مرفه و پایدار است.
زنان و دختران نیمی از جمعیت جهان و بنابراین نیمی از پتانسیلهای آن را تشکیل میدهند. برابری جنسیتی علاوه بر اینکه یک حقوق اساسی بشر است، برای دستیابی به جوامع صلحطلب، با پتانسیل کامل انسانی و توسعه پایدار، ضروری است.
راه حل شما برای مشارکت هر چه بیشتر بانوان در دورههای مختلف اجتماعی چیست؟
پی نوشت:
۱٫ کارل مارکس
این نه فقط شامل زنان می شود که در جای جای مختلف جامعه دیده میشود
هر گاه سکانداران حکومت نیاز به اقشار جامعه دارند همین اتفاق در سراسر تاریخ افتاده است.
اما دید سلطه طلب بودن در مردان نسبت به جایگاه زن باعث شده تا اتفاق بالا پیش بیاید
در واقع با مطالعه گذشته می بینیم که این زنان هستند که وقتی عرصه ای را تنگ می بینند فریادشان و شجاعتشان از مردان که اکثرا در زمان اسایش محافظه کار می شوند ، پیشی می گیرد.
چرا که همیشه زنان در حال مبارزه برای حقوق اولیه شان هستند و این روحیه در شرایط بحران درخشان تر از مردان خود نمایی می کند
چرا که شجاعت زنان با درایت آمیخته است و غریو مردان بر احساس غرور انها بنا می شود
در مورد حذف زنان در تاریخ جنگها در سراسر دنیا با شما موافق هستم. اما در ایران بدلیل سلطه سنت و مردسالاری محذوف کردن زنان با شدت و حدت بیشتری در جریان بوده و هست. و تغییر این رویه تنها با آگاه نمودن تمامی افراد جامعه از نقش زنان صورت میگیرد.