«وقتی همه چیز برای فروش است، کسی که وقتش را داوطلبانه در اختیار میگذارد، کسی که به بیگانهای یاری میرساند، کسی که قبول میکند بدون اجبار با دستمزد کم به کارهای عامالمنفعه بپردازد، کسی که حتی وقتی هیچکس نظارهاش نمیکند از ریختن زباله در معابر خوداری میکند، کسی که از امکان بدست آمده برای سواری مجانی امتناع میورزد، به تدریج احساس حماقت میکند.»
جملاتی که خواندید بخشی از کتاب «قلب نامرئی» بود که چند روز پیش به طور تصادفی در گشت و گذارم در کانال تلگرامی جامعهشناسی زنان شنیدم که به پاکست هنگامه ارجاع داده بود. کتاب به قلم خانم نانسی فلوبر از اقتصاددان فمنیست آمریکایی است.
شنیدن همین جملات انگیزهای شد که کتاب را تهیه کنم و از همان روز شروع به خوانش آن کنم.
معرفی کتاب
قلب نامرئی علم اقتصاد و ارزشهای خانوادگی؛
نوشته نانسی فلوبر
ترجمه حسن گلریز
نشر نی، ۱۳۸۸
لینک خرید از فیدیبو
لینک خرید از آمازون
چند جمله طلایی از کتاب
افزایش هزینههای مراقبت از دیگران آثار منفی متعددی دارد. اول، این بدان معناست که افراد بیشتری، به ویژه، کودکان، سالمندان و سایر کسانی که محتاج به مراقبت هستند، نخواهند توانست در همه حال هزینه مراقبتی را که نیاز دارند، تامین کنند. دوم، افزایش فشار برای کاستن از هزینههای مراقبت باعث میشود که کیفیت اینگونه خدمات نازل باشد….
زنان میدانند که اگر به جای کارهای خانه و مراقبت از بستگان به نانآور خانه بدل شوند از نظر اقتصادی به نفعشان است، اما در عین حال میدانند که اگر همه زنان این راهبرد را بپذیرند، جامعه به طور کل بیشتر به سوی کسب پول میرود تا مراقبت از دیگران.
مادری کردن درآمد زنان را پایین میآورد، حتی اگر خیلی هم از کار بیرون از خانهشان نزنند. هر قدر تعداد فرزندان یک زن بیشتر باشد، درآمدش پایینتر خواهد آمد، حتی اگر به همان میزان قبل و مثل یک زن فاقد فرزند و برای یک کارفرمای معین کار کند.

بیوگرافی نانسی فلوبر
نانسی فلوبر ۱۹ ژوئیه ۱۹۵۲ بدنیا آمد. او دارای مدرک لیسانس فلسفه و کارشناسی ارشد مطالعات آمریکای لاتین از دانشگاه تگزاس و دکترای تخصصی است و دانشمند ارشد و استاد ممتاز اقتصاد در دانشگاه ماساچوست آمهرست است، جایی که از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۱۳ در آنجا تدریس میکرد. کار او بر روی رابط بین تئوری فمینیسم و اقتصاد سیاسی، با علاقه خاص به کار مراقبت و سایر اشکال کار غیر بازاری است.
فلوبر در کالج Bowdoin و مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی تدریس کرده است و در سال ۱۹۹۵ یک دانشجوی مدعو در انستیتوی جنسیت دانشکده اقتصاد لندن بوده است. همچنین یک سال به تدریس در olecole des Hautes Sciencestudes en Sciences Sociales در پاریس تحت حمایت بنیاد فرانسه و آمریکا (۶–۱۹۹۵) پرداخت.
این اقتصاددان فمنیست در سال ۱۹۹۸ پنج سال بورس تحصیلی بنیاد MacArthur را دریافت کرد و رئیس سابق شبکه تحقیقات MacArthur در مورد خانواده و اقتصاد (۱۹۹۷-۲۰۰۳) بود. نانسی عضو کمیسیون اندازهگیری پیشرفت اقتصادی و اجتماعی دولت فرانسه بود که در سال ۲۰۰۸ تأسیس شد و ریاست آن را جوزف استیگلیتز بر عهده داشت و به عنوان مشاور سازمان ملل، بانک جهانی، سازمان بینالمللی کار، شورای جمعیت و مرکز بین المللی تحقیقات در مورد زنان خدمت کرده است.
فولبر به طور گسترده سخنرانی میکند و کارهایش در علوم، سیاستهای اجتماعی، بررسی درآمد و ثروت، مجله آمریکایی جامعهشناسی، تحقیقات شاخصهای اجتماعی، بررسی اقتصاد سیاسی رادیکال، مجله اقتصاد کمبریج، مجله توسعه انسانی، بررسی اجتماعی Economy، و بررسی بینالمللی کار، در میان مجلات دیگر است. او سردبیر سابق مجله Feminist Economics ،۱۹۹۵_۲۰۰۵ است و از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ به طور هفتگی در وبلاگ اقتصادیکس نیویورک تایمز همکاری میکرد. او همچنین نویسنده چند کتاب است و در بیش از ده کتاب دیگر نیز همکاری کرده است.
کتابهای دیگر این نویسنده
_ پوشش جهانی مراقبت طولانی مدت در ایالات متحده. آیا میتوانیم از اینجا به آنجا برویم؟
_ برای عشق و پول. خدمات مراقبت در ایالات متحده
_ Saving State U: چرا ما باید آموزش عالی دولتی را اصلاح کنیم؟
_ حرص و آز، هوس و جنسیت. تاریخچه ایدههای اقتصادی
_ زمان خانواده: سازمان اجتماعی مراقبت
_ ارزشگذاری برای فرزندان: بازاندیشی در اقتصاد خانواده
_ راهنمای زمینه نهایی اقتصاد ایالات متحده
_ کتاب جنگ علیه فقرا: راهنمای دفاع (با رندی آلبلدا و مرکز اقتصاد عامه پسند)
_ چه کسی هزینه بچهها را پرداخت میکند؟ جنسیت و ساختارهای محدودیتی
سایر ترجمههای مترجم آقای حسن گلریز
_ تئوری و مسائل اقتصاد بینالملل
_ جهانیسازی و مسائل آن
_ اقتصاددان بزرگ جهان: شرح حال، افکار و آثار ۲۲۰ اقتصاددان بزرگ جهان
_ تروتسکی، زوال یک انقلاب
_ فلسطین نگاه آمریکائیان (کاوشی نو در ریشههای مسئله فلسطین)
موضوع کتاب
دست نامرئی نمایندهٔ نیروهای عرضه و تقاضا در بازارهای رقابتی است. قلب نامرئی نمایندهٔ ارزش خانوادگی محبت، مسئولیت و معاملهبهمثل است. دست نامرئی راجع به دستاورهای مادی است. قلب نامرئی راجع به مراقبت از دیگران است. دست و قلب به هم وابسته و در عین حال با هم در تضاد هستند یگانه راه برقراری توازن میان آنها این است که راههای مناسبی برای پاداش دادن به افرادی پیدا کنیم که از دیگران مراقبت میکنند.
این مسئلهای نیست که اقتصاددانان ــ یا بازرگانان ــ آن را جدی گرفته باشند. آنان عموماً فرض میکنند که خدا، طبیعت، خانواده و «ابرمادر» ــ یا ترکیبی از همهٔ اینها ــ خودبهخود هر نوع مراقبتی را که لازم است فراهم میآورند. این کتاب توضیح میدهد که چرا این فرض اصلاً غلط است و کمیت و کیفیت مراقبت از دیگران زیر فشار روزافزون اقتصادی قرار دارد.
نقد کوتاهی بر کتاب
امروزه تغییراتی که در مناسبات زنان و مردان در جهان کنونی صورت گرفته است و افزایش تقاضای نیروی کار، نقش سنتی زنان را دگرگون ساخته و آنها را تشویق به واردشدن به بازار کار و انجام فعالیتهای درآمدزا نموده است. در واقع با تضعیف جایگاه زنان در انجام امور مراقبتی ضعف دست نامرئی در فراهم کردن این خدمات بیش از پیش عیان گشته است.
دست نامرئی افرادی را که علاقهمند به خدمات مراقبتی و یا کمک کردن به دیگران هستند را جریمه میکند. چرا که این افراد در حالی که میتوانند از زمان و انرژی خود به نحو بهینه برای کسب منافع خود بهره برند، مجبور میشوند که آنرا در راه دیگران مصروف سازند. و این تنها مختص افراد نیست دولتهایی هم که به رفاه شهروندانشان ارزش قائل میشوند و سعی در اعمال سیاستهای عمومی و رفاهی میکنند، متضرر شده از دیگر دولتها عقب میافتند.
خانم نانسی فولبر بر این اعتقاد است که اقتصاد امروز به غیر دست نامرئی محتاج یک «قلب نامرئی» هم هست که بر اصول محبت، مسئولیت و معامله به مثل استوار بوده ارزشهای خانوادگی را ترویج کند، برنامههایی برای رفاه عمومی داشته باشد. و برای کسانی که به مراقبت از دیگران میپردازند پاداشهای درخور در نظر گیرد.
به نظر نگارنده، نویسنده کتاب تنها از زاویه دید یک محقق غربی به مسئله زنان و کارخانگی پرداخته است. جایی که ساعات کارخانگی زنان و مردان نسبت به کشورهای کمترتوسعهیافتهای همچون کشور ما تقسیم بهتری یافته است و زنان بیشتری به بازار کار رسمی دستیافتهاند.
طبق مطالعات جهانی مادران با
شغلی تمام وقت ۲۱ ساعت در هفته را صرف کارهای خانگی میکنند. صد سال پیش، زنان شاغل حدود ۲۷ ساعت در هفته را صرف کارهای خانه میکردند.
طبق گزارش معاونت زنان و امور خانواده ریاست جمهوری ایران، زنان ۵ ساعت و ۲۵ دقیقه و مردان ۱ ساعت و ۱۲ دقیقه از شبانهروز را صرف کارهای خانگی میکنند. این نشان میدهد زنان ایرانی همچنان ساعات زیادی را به انجام این امور میپردازند. بنابراین مجال کمتری برای اشتغال خارج از خانه مییابند.
نتیجهگیری
کار خانگی زنان واقعیتی است که وجود دارد اما نادیده گرفته میشود و زنی که در خانه زحمت میکشد کار و ارزش افزوده او در حسابهای ملی و سرشماری دیده نمیشود.
آمریکایی بودن_ اغلب مثالها و عدد رقمها مربوط به جامعه آمریکاست_ کتاب شاید از تعداد خوانندگان بینالمللیاش کم کند. اما کتابی تفکر برانگیز است.
شاید از دید خواننده وطنی چون نرخ اشتغال زنان در ایران نسبت به نرم جهانی بسیار پایین است (۱۴٫۱%)، به کار زنان ایرانی نیاید. چون زنانهشدن کار در ایران رخ نداده است و ما کسری مراقبت نداریم. اما در حال حاضر نگاه زنان طبقه متوسط در جامعه ما دگرگونیهای بسیاری داشته است و زنان دیگر نگاه سنتی به وظایفی که بر عهدهشان گذارده شده است ندارند. از سوی دیگر نگاه دولتمردان به زنان همچنان منظری سنتی است که همواره مقوم و مشوق آنان به کار همسری و مادری بوده است و همین باعث شده که بحران مراقبت در جامعه وجود نداشته باشد. هرچند باید اذعان داشت که این نگاه تنها از سوی مسئولان بازنشر نمیگردد بلکه از سوی برخی از کارشناسان رسمی و غیررسمی هم تقویت میگردد.
در نهایت این کتاب گفتنیهای جالبی دارد از مقایسه برنامههای رفاهی کشورهای مختلف غربی گرفته تا انتقادهایی به جهانیسازی اقتصاد و گسترش نفوذ شرکت-ملتها… و یقینا مطالعهش برای علاقهمندان مباحث فمنیستی و اقتصادخانگی خالی از لطف نخواهد بود.
Hi there, just became aware of your blog through Google, and found that it is truly informative.
I am gonna watch out for brussels. I’ll be grateful
if you continue this in future. A lot of people will be benefited from your writing.
Cheers!
thanks