«بشریت مذکر است و مرد زن را نه در نسبت با خود زن، بلکه در نسبت با خودش تعریف میکند؛ زن موجود خودمختاری به شمار نمیرود…. مرد سوژه است، او مطلق است و زن دیگری است.» سیمون دوبوار
شروع آشنایی من با کتاب زنان نامرئی
چند ماه پیش بود که در یکی از پرسهزنیهایم در کانالهای تلگرامی فعال در حوزه زنان چشمم به معرفی کتاب زنان نامرئی خورد. عنوان کتاب برایم جالب بود، عنوان فرعیاش هم، «افشای سوگیری دادهها در دنیایی طراحی شده برای مردان» بود. این دومین کتاب در چند ماه گذشته در حوزه زنان است که از واژه نامرئی استفاده کرده است. _اولی کتاب قلب نامرئی، نوشته نانسی فلوبر بود._ و در ادامه توضیحاتش آمده بود: کتاب زنان نامرئی آینهی تمام نمایی است از چگونگی طراحی دنیای اطراف ما براساس پیشفرضها و دادههای مردانه.
پست را ذخیره کردم. کتاب تازه چاپ شده بود. تا اینکه یکماه پیش در گذرم به خیابان انقلاب یکدفعه یادش افتادم تیری در تاریکی انداختم و از فروشنده سئوال کردم. او با شنیدن اسم کتاب به سرعت برگشت و از قفسه پشت سر خود کتاب را برایم آورد.
معرفی کتاب
زنان نامرئی، افشای سوگیری دادهها در دنیایی طراحیشده برای مردان
Hardcover
نوشته: کرولاین کردیادو -پرژ
ترجمه: نرگس حسنلی
انتشارات: برج
سال اول: ۱۳۹۹
لینک خرید از آمازون
لینک خرید از طاقچه
قطع: رقعی
تعداد صفحات: ۳۸۴
قیمت: ۵۰،۰۰۰ تومان
جوایز کتاب
این اثر جایزه کتاب علمی انجمن سلطنتی بریتانیا در سال ۲۰۱۹، جایزه کتاب تجاری سال فایننشال تایمز و مککینزی را دریافت کرده است.
درباره کرولاین کریادو پرز
کرولاین کریادو پرز در سال ۱۹۸۴ متولد شده است. او روزنامهنگار، فعال مدنی و فمینیست بریتانیایی است که در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی از کالج کبل آکسفورد فارغ التحصیل شده است و تا کنون کارزارهای اعتراضی مختلفی به راه انداخته که مشهورترین و موفقترین آن اعتراض به حذف چهرهی تنها زن از روی اسکناسهای بریتانیا بوده است.
او برای نوشتن کتاب زنان نامرئی، جوایز و افتخارات بسیاری را از آن خود کرد.
کتاب دیگر او ” این کار را مانند یک زن انجام بده” نام دارد و به روایت داستانهایی از شجاعت و ابتکار عمل زنان در موقعیتهای مختلف میپردازد.
بخشهایی از کتاب
_ حذف زنان از جایگاه قدرت، هم در تبیین حذف زنان از تاریخ فرهنگی راهگشاست و هم توجیهی است برای اینکه چرا وقتی به کودکان گذشته را میآموزیم، داریم تقریبا منحصرا زندگی مردان را یاد میدهیم.
_ اغلب اوقات این تصور در میان برنامهریزان حمل و نقل هست که همه نیازهای یکسانی دارند. مردان، زنان، همهچیز یکسان است و این به کلی غلط است.
_ یک سوم جمعیت جهان اصلا به توالت دسترسی ندارند… اما این مشکل برای زنان جدیتر است، تا حد قابل توجهی بهخاطر این نگرش که مردان میتوانند «همهجا خود را خالی کنند.»
_ در حالی که زنان تمایل دارند هوش خود را بهدقت ارزیابی کنند، مردانی با هوش متوسط تصور میکنند از دوسوم جمعیت باهوشتر باشند.
_ ما به زنان بیشتری که چک صادر کنند نیاز داریم. و مردان باید این را درک کنند که پشتیبانیکردن از زنان سرمایهگذاری خوبی است.
یک پاراگراف از کتاب
زمانی که زنان در فضاهای عمومی حرکت میکنند دارند رفتارهای جنسی تهدیدآمیزی را هم از سر میگذرانند. پیش از آنکه حتی به جرائم جدیتر مانند آزاردیدن برسیم، زنان هر روزه دارند با رفتارهای مردانهای سروکله میزنند که باعث میشود احساس ناراحتی کنند. ار متلک گرفته تا هیزی و استفاده از «فحشهای جنسی (و) پرسیدن اسم»، هیچکدام از این رفتارها دقیقا جرم نیست، اما به احساس تهدید جنسی دامن میزند. احساس زیرنظر بودن، درخطربودن؛ و در واقع این رفتارها بهسادگی بالا میگیرد. زنان زیادی آنقدر سریع از «بخند خوشگله، دنیا دوروزه» به «گوربابات جنده، چرا بهم محل نمیدی؟» و تعقیبشدن تا خانه و آزاردیدن را تجربه کردهاند که بدانند یک اظهارنظر «معصومانه» از طرف یک غریبهی مذکر میتواند به هرچیز غیرمعصومانهای تبدیل شود.
سایر کتابهای این مترجم
_ سرزمین مامورهای مخفی، آنا فاندر
_ سرقت تاریخ، جک گودی
_ گفتمان، سارا میلز
_ سرآمد جنگ ستارگان و فلسفه،جیسن ایبرل، کوین دکر
_ جنبشهای اجتماعی، گریم چسترز، یان ولش
_ امید در تاریکی، ربهکا کاسولنیت
چرا باید کتاب را بخوانیم؟
وقتی صحبت از نابرابری جنسیتی میگردد زنان این عصر خود را در مقایسه با زنان عصر گذشته سعادتمندتر مییابند، اما نکته اینجاست که همجنان مردان جنس اول شمرده میشوند و نیازها و خواستههای جامعه براساس اقتضائات آنان تامین میگردد.
کرولاین با زیروروکردن دادههای کمی و کیفی در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی نشان میدهد این ادعای مرسوم که نابرابری جنسی تا حد زیادی از بین رفته نادرست است، و اینکه دادهها فقط جهان را توصیف نمیکنند بلکه به آن شکل هم میدهند.
کرولاین با نگاهی موشکافانه، به همهجا سرک میکشد. از سیستمهای برفروبی در کشورهای اروپایی تا معماری فضاها، از اطلاعاتی که در رسانههای دیجیتالی در گردشاند تا کتابهای درسی؛ از تنپوش زنان در ارتش تا نگاه جنسیتزده سیستمهای آموزشی به کودکان، هیچجا از نگاه باریکبینانه او مصون نیست. این محقق به دقت نشان میدهد که دادهها چگونه بازتاب روشنی از شکافهای جنسیتی هستند.
مطالعه این کتاب در چه زمینهای به من یاری رساند؟
این کتاب دیدی وسیع را برایم فراهم کرد. دیدی که در آن از ورای دریای که در آن جستجو میکنم به کاوش بپردازم.
دریایی که تنها باید ماهی سربراهی باشی که بتوانی در آن دوام بیاوری. دریایی که به تو اجازه مانور دادن و شنا کردن را خارج از حیطه رودخانهای که در آن بدنیا آمدهای و سنتی که در آن رشد کردی برای تو فراهم نمیکند. رودخانهای که تنها ماهیهای غولپیکر به راحتی روزگار میگذرانند؛ ماهیهایی که دنیا بر روی پاشنه خواستههای آنها میچرخد. و کمتر اسیر تور ماهیگران میشوند. آنها هستند که قوانین را صادر میکنند، شکار میکنند. درست و نادرست را تعیین میکنند. خلاصه همه چیز در ید قدرت آنان است.
کرولاین به من نشان داد که برای خروج از بنبستی که در آن اسیر هستیم نیاز به ریسک کردن داریم. گاهی باید تنمان را به پرواز درآوریم و خارج از چارچوبهای تنگ قیام کنیم.
این کتاب نه تنها ارزش یکبار خواندن که ارزش چندین بار خوانش را دارد. در دنیای که به فرزندانمان کمتر الگوی زنان قدرتمند و باهوش نشان داده شده است. در دنیای که مردان جهانشمول شمرده میشوند. علوم، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، همه همچون قلابهای یک زنجیر بهم متصل شدهاند و فرصت نفس کشیدن را به نیمی دیگر از جامعه نمیدهند. حال که زنان بعد از سالها مرارت به قدرت خود واقف گردیدهاند باید دست به عمل زنند و برای شکستن این زنجیر همت گمارند. این مهم فراهم نمیشود مگر اینکه از چشماندازی زنانه به جهان پیرامونمان بنگریم و براساس آن اطلاعات جمع کنیم و آنگاه دست به عمل بزنیم.
به قول گلسر دادهها تنها جهان را توصیف نمیکنند، بلکه بهطور فزاینده در حال شکلدادن به آن هستند.
در نهایت بنا به استدلال این فعال مدنی، «شکاف جنسیتی دادهها» صرفاً محصول اندیشیدن نیست، بلکه بیشتر محصول نیندیشیدن است. پس بیاید دست از نیندیشیدن به زنان برداریم!
چه همزمانی معصومه عزیز . امروز بوک لند بودم و دنبال این کتاب می گشتم و الان دیدم شما دربارش نوشتی . حتما باید بخونمش . خوشحال می شم نطر خودت رو هم در این زمینه بخونم . موفق باشی
سلام پریسا جان
کتاب فوق العادهای هستش. به نکاتی در مورد شکاف جنیستی و زاویه دید جوامع در مورد زنان اشاره میکند که من در کمتر کتابی به آن برخوردم. با اینکه نویسنده در یک کشور پیشرفته زندگی میکند اما نگاه تبعیض آمیز در آنجا هم وجود دارد، حال چه برسد به کشور ما که سرتاپایش جنسیتزده و تبعیضآمیز است!
به نظرم ارزش یکبار که نه ده بار خواندن را هم دارد.
Great info. Lucky me I recently found your blog
by accident (stumbleupon). I have book-marked it for later!
thanks