ما و وعدههای ریاستجمهوری دوره یازدهم و دوازدهم!
«نه مرد را جنس اول میدانیم و نه زن را جنس دوم»
جدا میفرمایید جناب رئیسجمهور؟ کارنامه هشت سالهتان که غیراز این را نمایش میدهد. رتبه شاخص شکاف جنسیتی ایران در سال (۲۰۱۳) که قدرت را دست گرفتید، (۱۳۷) بود و حالا در سال ۲۰۲۱ در هنگامه واگذاری قدرت به رتبه ۱۵۱ سقوط کردهایم. اگر هم از اول آخر نشدهایم_ که بعید نیست در یکی دوسال آینده با درایت همکارانتان به آنهم برسیم_ به استمداد کشورهای جنگزدهای همچون یمین و افغانستان است.
جناب رئیسجمهور فرمودهاید که استفاده از زنان در عرصههای مدیریتی همواره مورد تاکید این دولت بوده است و علاقمند بودید که وزیر زن در کابینه داشته باشید، اما توانتان محدود بوده و نشده است! اگر شما که عالیترین مقام اجرایی در مملکت هستید زور و اراده نیل به تحقق وعدههای انتخاباتیتان را ندارید، به کدام دولتمرد دیگری میتوان دلخوش کرد!
فکر نمیکنید کمی برای این بازیها که «کی بود کی بود من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود» دیر شده باشد.
جناب رئیسجمهور از وضعیت دهشتناک چهارمیلیون زن سرپرست خانوار اطلاعی دارید؟ زنانی که نه آب باریکهای برای امرار معاش دارند و نه آقابالا سری که به هوای تمکین هم که شده شکم خود و بچههایشان را پر کند.
جناب رئیسجمهور از بلای کرونا و تورم مهارگسسته که زنان را ناگزیر به تنفروشی کرده است تا علاوه بر ریسکهای قبلی پی مرگ را هم به تن بمالند، واقف هستید؟
چیزی از تزاید آمار کودک همسری به گوشتان خورده است؟
جناب رئیسجمهور شما بدترین کارنامه را در در میان روسای جمهور پیشین در حوزه زنان داشتهاید و مردود شدهاید! بدترین مدال را هم در شاخصهای مشارکت اقتصادی و قدرت سیاسی با ناامیدکنندهترین رتبه درمنطقه خاورمیانه به گردن آویختهاید که باید بابت آن به شما و همقطارانتان در کسب این سرافرازی دستمریزاد گفت!
راستی هنوز هم در این توهم به سر میبرید که با راهحلهای تکراری و شعارهای نخنما میتوانید بر تنور خاموش انتخابات بدمید و ما را به پای صندوقهای رای بکشانید و به جهانیان پز حماسه آفرینیمان را بدهید و پشت سرمان هم به حماقتمان بخندید؟ یا اینکه خیال میکنید بخاطر چند روز آزادی مترسکی دوباره افسونتان میشویم؟ اگر در تن ما مویی از عقلانیت وجود داشته باشد خام لبخندهای ژکوندتان نمیشویم. و بر آپارتاید جنسیتی دامن نمیزنیم.
یادمان باشد دیگی که برای ما نجوشد همان بهتر که سر سگ تویش بجوشد!
ماجرای التفات به زنان از کجا شروع شد؟
زنان هر کشور به مثابه نیمی از جمعیت یک ملت که سال به سال بر نقشآفرینیهایشان در جامعه افزوده شده، در مرکز توجهات قرار میگیرند. در هر کشور به ازای افزایش شاخصهای مردمسالاری توجه به زنان نیز بیشتر می شود، به طوری که برای سنجش وضعیت هر جامعه، شرایط و آزادیهای زنان آن کشور مورد کاوش قرار میگیرد. در دولتهای پس از انقلاب، توجه به نقش زنان با توجه به نفوذشان بیشتر شده است؛ گاه شعارهای انتخاباتی نامزدهای مختلف از کاندیداهای شورای شهر گرفته تا نامزدهای ریاست جمهوری با التفات به ذائقه نیازهای اجتماعی فرهنگی زنان تنظیم شده است، از برابری فرصتهای شغلی گرفته تا حمایت از زنان سرپرست خانوار و حتی وعده به قدرت رساندن زنان بر کرسیهای مدیریت کلان کشور.
زنان خانهدار بزرگترین گروه با منافع مشترک و دستان خالی
از میان ۱۰۰ وعده انتخاباتی حسن روحانی، چندین وعده به زنان اختصاص دارد. نسبتی که بیش از هر چیز نشان دهنده اهمیت آنها در دو کارزار انتخاباتی دارد؛ اما وقتی به وضعیت این وعدهها نگاه میکنیم میبینیم اوضاع اصلا تعریفی ندارد. تنها یک وعده به طور ناقص محقق شده است و سایر وعدهها مسکوت ماند.
در زیر مروری کوتاه بر این وعدهها دارم:
۱- تشکیل وزارت زنان (محقق نشده)
این وعده یکی از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی سال ۱۳۹۲ است، با این همه هیچ نشانهای تحقق این وعده به چشم نخورد. شهیندخت مولاوردی، معاون پیشین امور زنان و خانواده رییسجمهوری ایران در خرداد ۹۴ آب پاکی را روی دست همه ریخت و اعلام کرد:
«این موضوع مخالفانی دارد چرا که برخی افراد معتقدند که اگر وزارت زنان و خانواده تشکیل شود، هیچ دستگاه دیگری احساس مسئولیت در حوزه زنان و خانواده نمیکند. این موضوع یکی از وعدههای رییس جمهوری بوده، اما امور زنان، فرابخشی است و محدودکردن به یک وزارتخانه مسئولیت سایر دستگاه را نادیده می گیرد و با این بهانه که این امور متولی خاص دارد از زیر بار آن شانه خالی میکند».
۲– تهیه لوایح حمایت از زنان (ناقص انجام شده)
حسن روحانی در کارزار انتخاباتی سال ۱۳۹۲ به صراحت وعده داده بود: «در دولت آینده لوایح خاصی برای حمایت از زنان تدوین و به مجلس ارائه میشود».
بعد از گذشت هشت سال؛ تنها یک لایحه پایش به مجلس رسیده است. لایحه «تامین امنیت زنان در برابر خشونت»، که بعد از سالها فرازو فرود در ۱۴ دی ۱۳۹۹ به تصویب هیات دولت رسید، هنوز باید از سد مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان بگذرد تا اجرایی گردد.
۳– بیمهی زنان سرپرست خانوار (درحال پیگیری)
جمعیت بالای زنان خانهدار کشور (۶۲٫۱%) و تاثیر آن ها در افزایش شمار رای موجب شد تا رئیس دولت یازدهم در تریبونهای انتخاباتی خود این گروه از جامعه را به حل مشکل بیمه زنان خانهدار امیدوار کند. امیدی که عمری چندین ماهه داشت!
سابقه طرح بیمه زنان خانهدار به دولت اصلاحات و سال ۸۱ باز میگردد اما این طرح تا سال ۹۲ با پستی و بلندیهای فراوانی در مرحله اجرا روبرو بود تا اینکه نامزد اول دوره یازدهم ریاست جمهوری، وعده اجرای کامل آن را به زنان داد.
مدتی پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، طرح بیمه زنان خانه دار در ستاد ملی زن و خانواده و با بودجه ۱۰۰ میلیاردی در مجلس به تصویب رسید اما این اعتبار چندان پایدار نبود و به دلیل کاهش ۸۵ درصدی بودجه در نظر گرفته شده، این رقم به ۱۵ میلیارد تومان کاهش یافت.
به دنبال کاهش بودجه این طرح، دایره مشمولیت زنان کوچک شد و دستگاه های اجرایی اعلام کردند که به دلیل عدم در نظر گرفتن منبع مالی مناسب برای اجرای بیمه زنان خانه دار از سوی دولت، اولویت پرداخت حق بیمه با زنان سرپرست خانوار، بیسرپرست و دارای شرایط خاص است. هرچند که دولت توان پرداخت بیمه این گروه از بانوان را هم نداشت و تنها زنان سرپرست خانوار دارای بیش از ۳ فرزند مشمول این طرح شدند و امید دیگر زنان خانهدار کشور نیز قطع شد.
۴– ایجاد امنیت برای زنان در اماکن عمومی (محقق نشده)
«کاری میکنم دختران احساس امنیت کنند. نخواهم گذاشت ماموری بینام و نشان از کسی سوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند.»
شاخص امنیت زنان در جامعه ما نه تنها افزایش نیافته است بلکه تغییر محسوسی هم در جهت فرهنگسازی روی نداده است. نباید فراموش کرد که زمینه طرح این وعده برخورد پلیس با زنان –به طور ضمنی گشت ارشاد– بوده است. گشت ارشاد و برخوردهای بعضا خشن پلیس با زنان هنوز یکی از پدیدههای مناقشهبرانگیز اجتماعی در جامعه ماست که هرازگاهی در میان اخبار گردوخاک بهپا میکند.
۵– ایجاد فرصتهای برابر میان زنان و مردان (متوقف شده)
«تبعیض برای زنان ما قابل قبول نیست. جنسیت نمیتواند معیار درستی برای تصدی مسئولیتها در جامعه باشد. در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها باید زنان همانند مردان نقش ایفا کنند.»
با این همه نهتنها در مناسبات جاری نشانهای قابل ملاحظه از تحقق یا تلاش برای تحقق این وعده دیده نمیشود، بلکه شاخصهای مهم در این زمینه نشان از عمیقتر شدن شکاف جنسیتی در ایران دارد.
تا کنون در دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ زنی به مقام مهم سیاسی در حد وزارت یا استانداری نرسیده است و پستهای مهم دولتی زنان در حد معاونت ریاست جمهوری، معاونت وزیر، فرمانداری محدود مانده است. تنها تحول صورتگرفته انتصاب زنان به مقام سفارت بوده است.
مشارکت اقتصادی (بازار کار) همچنان مردانه است و زنان کماکان فرصت محدودتری برای اشتغال پیدا میکنند. طبق آخرین گزارش مرکز آمار نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران در فصل بهار ۱۳۹۹ نسبت به فصل مشابه سال گذشته کاهش یافته است و از ۱۷٫۶ درصد در بهار ۱۳۹۸ به ۱۴٫۱ درصد در بهار ۱۳۹۹ رسیده است.
در گزارش سال ۲۰۲۱ مجمع عمومی اقتصاد شکاف جنسیتی ایران جایگاهی بهتر از ۱۵۰ اشغال نکرده است. در سایر شاخصها دستیابی به امکانات آموزشی: ۱۱۹، سلامتی و بقاء: ۱۲۹، قدرت سیاسی: ۱۵۱ را بدست آوردهایم
با این اوصاف نمیتوان نشانی بهتر از «متوقفشده» به این وعده ریاستجمهوری داد.
۶– انتخاب وزیر زن (محقق نشده)
اگرچه هیچگاه حسن روحانی با صراحت از انتخاب وزیر زن سخن نگفته بود اما شهیندخت مولاوردی، معاون پیشین امور زنان ریاست جمهوری که در کارزار انتخاباتی ۹۶ نیز نقش فعالی داشت به نیابت از روحانی از واژه «وعده انتخاب وزیر زن» استفاده کرده بود و هم برآیند آنچه از ستاد رسمی او بیرون میآمد موید این وعده بود.
با این همه این وعده جزو نخستین مواردی بود که با معرفی کابینه دوازدهم روی آن مهر محققنشده نشست. روحانی زنی را برای وزارت به مجلس معرفی نکرد، او در نشست ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ با فعالان حوزه زنان از ناکامیش داد سخن گفت:
«ممکن است کسی بگوید اگر شما این همه اهتمام قایل بودید چرا یک خانم را وزیر نکردید من دلم خیلی میخواست هم در دولت یازدهم و دوازدهم، توان ما محدود است گاهی وقتها آدم یک کاری میخواهد بکند دستهایش باز نیست. من ارادهام این بود، حتی در دولت یازدهم ۲ تا خانم را به عنوان ۲ وزیر انتخاب کرده بودم، نشد به هر حال. ولی از خانمها در رده بالا استفاده کردیم…»
۷– ورود زنان به ورزشگاهها (محقق نشده)
این وعده مربوط به انتخابات سال ۹۶ است که رسما در در فهرست وعدههای روحانی ثبت شده است. در صفحه ۱۶۳ دفترچه «دوباره ایران» که برنامه انتخاباتی او برای دولت دوازدهم است، «تلاش برای فراهم کردن امکان حضور بانوان در ورزشگاهها» یکی از وعدههای صریح برنده انتخابات سال ۹۶ است. اگرچه تاکنون تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته و زنان موفق شدهاند در مواردی به صورت مدیریتشده و گزینشی و بعضا به اجبار و تحت فشار نهادهای بینالمللی به ورزشگاه راه یافتهاند، اما نشانهای از پیشرفت پایدار در این خصوص دیده نمیشود.
روحانیسنج همان زمان با توجه به فضای انتخاباتی آن روزها شرط تحقق این وعده را چنین تعیین کرده و نوشته بود: تحقق این وعده زمانی ممکن است که برای حضور در مسابقهها و استادیومهای ورزشی، مسایل جنسیتی ملاک نباشد و زنان اجازه داشته باشند برای تماشای مسابقههای ورزشی مردان، به استادیومها بروند. این شرایط تا به امروز محقق نشده است.
لازم به ذکر است که ایران تنها کشور در دنیاست که از ورود زنان به استادیومهای ورزشی جلوگیری میکند.